پارت اول رمان عشق خونی :: کهکشان انیمه

کهکشان انیمه

کهکشان انیمه
بایگانی

پارت اول رمان عشق خونی

سه شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۳۰ ق.ظ


به ادامه مراجعه کنید

💘عشق خونی💙

همیشه فک میکردم یه انسان عادیم . فک میکردم کسایی که اطرافم هستن همه آدمای عادی هستن.💁
اسم من آزونا کورییچیه.چن روز دیگه تولد هفده سالگیمه.💃
اون روز هم مث روزای دیگه بود به سمت مدرسه حرکت کردم.👣
که یکدفعه ای سه تا پسر جلوم ظاهر شدن.👨👨👨
یکی از اونا موهای قرمز داشت. یکی دیگشون هم موهای کرمی داشت.وآخری هم موهای زرد داشت‌.چشمای همشون هم سبز بود.👀
-آزونا کوریچی درسته؟👩
-شما کی هستید؟؟؟؟❓❕
-یه پیامی از طرف برادرتان برایتان آوردیم.👨
برادرم ریوما کوریچی یکی از خواننده های مشهور پاپ کره س.🎤
باهاشون رفتم.منو بردن داخل یه خونه که خیلی قدیمی بود.🏠
وقتی داخل خونه شدیم متوجه یه پسر شدم که موهای سفیدی داشت ورنگ چشماش هم بنفش بود.👀
پسره تا منو دید پرسید:بازم طعمه آوردید؟🍛


  • sakura ss.

عشق خونی

نظرات (۱)

عالیه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی